یکشنبه 10 تیر 1403 - 8:22 بعد از ظهر

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 341
نویسنده پیام
admin آفلاین


ارسال‌ها : 127
عضویت: 31 /1 /1391
محل زندگی: مشهد
سن: 17
تشکرها : 6
تشکر شده : 23
شعر غنایی از مهدی حمیدی شیرازی
" مرگ قو "

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد فریبنده زاد و فریبا بمیرد



شب مرگ ، تنها ، نشنید به موجی رود گوشه ای دور و تنها بمیرد



در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب که خود در میان غزل ها بمیرد



گروهی بر آنند ، کاین مرغ شیدا کجا عاشقی کرد ، آنجا بمیرد



شب مرگ ، از بیم ، آنجا شتابد که از مرگ غافل شود تا بمیرد



من این نکته گیرم که باور نکردم ندیدم که قوئی به صحرا بمیرد



چو روزی ز آغوش دریا بر آمد شبی هم در آغوش دریا بمیرد



تو دریای من بودی ! آغوش واکن که می خواهد این قوی زیبا بمیرد



( مهدی حمیدی شیرازی )

سه شنبه 21 شهریور 1391 - 11:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

ما را در گوگل محبوب کنید